دو روز پیش یه کاری داشتم باید می‌رفتم پیش مدیر مجتمع آرمان (جایی که در مشهد الان سکونت دارم.) از قبل با خودم گفتم هر طور هست باید در اولین ارتباط یه طوری اولین آشنایی او با چهل پنجره را ایجاد کنم. خیلی خیلی برام سخت بود. من کلا حرف زدن برام راحت نیست، یعنی تبلیغ یا جذب و این طور چیزا کلا برام خیلی سخته. اما هر طور بود بالاخره حرفش را پیش کشیدم و گفتم که کجا کار می‌کنم و چیکار می‌کنم. همچنین پرسیدم که ارتباطش با ساختمان‌سازها چطوریه و خلاصه چند دقیقه‌ای در زمینه فروش در و پنجره به انبوه سازها صحبت کردیم. بارزترین نکته در صحبت او این بود که مهم‌ترین عامل برای فروش به انبوه سازها اعتماد آنها به کیفیت مطلوب کار و در عین حال اعتماد به قیمت معقول و متعارفه. 

حالا البته این فقط آغاز آشنایی بود. برای ثمر دادن باید این گونه صحبت‌ها ادامه یابد ...

و این بود داستان اولین گلبول قرمزی که بنده به صورت حضوری به شرکت وارد کردم!